مامان چرا من وبلاگ ندارم؟
چشمهات گرد شد وخندیدی،خنده هات و می شناسم کمی عصبی بود ومعنی هزار سوال از من رو داشت مامان چرا من وبلاگ ندارم؟ سعی کردم فرار کنم نازنینم، حق داری می تونستم توی این چند سال این کار کوچیک و برای دختر بزرگ وپر از عشق ومهربونی ام انجام بدم، اما کوتاهی .....شاید معیار خوبی هایم این چنین نباشه دخترم در نظر بلند طبعت دلم از دست خودم گرفت ولی قلبت مثل موج می کوبه وتمام ناراحتی ها رو پاک می کنه تو سرتا پا عشق و صداقت ورازی عزیزکم... وچقدر من بنده خوشبخت پروردگارم هستم که تو در کنارمی که تو را دارم... کی گفته فرشته ها باید بال داشته باشن وآسمونی باشنو وقتی ما نظر کرده پروردگار باشیم ...
نویسنده :
مهرباران
10:14